2/09/2002

آقايون و خانوما، اين آقاي لامپ دعوت بنده را لبيك گفت. تا همين نيم ساعت پيش هم با هم بوديم. جاتون خالي ماردي گرا بوديم. تا دلتون بخواد گناه و معصيت بود. !!
البته از اونجايي كه ما خيلي كارمون درسته داشتن ما را به راه راست هدايت مي‌كردند. منظورم مسيحيت و جيزس كرايس و اين حرفاست. داستانش مفصله . بعدا سر فرصت مي‌نويسم. الان خواب داره بيچاره‌ام مي‌كنه.
در ضمن يه چيز ديگه. اين لامپ اصلا هم كچل نيست.!! از من هم بيشتر مو داره.
يا حق!

No comments: