11/15/2004

سلام..
عرضم به خدمت شما که طبق معمول چند وقتیه که وقت زیادی واسه هدر دادن ندارم... اشتباه نشه.. منظورم اینه که وقت زیادی واسه انلاین شدن نداشتم.. ولی خوب در عوض به طرق مختلف دیگه وقت هدر کردم. (بنده از وقت تلف کردن کم نمیارم). حجم درسها زیاد شده و من در عوض حسابی در درس خوندن تنبل شدم.. همین حالا که اینجا دارم جفنگیات تایپ میکنم یه پروگرام نسبتا مشکل دارم که باید تا پنج روز دیگه تحویلش بدم.. هنوز یه خط کد هم براش ننوشتم!! یا مثلا فردا یه امتحان نسبتا مشکل دارم که هنوز یه کلمه هم نخوندم!
حالا چیکار میکنم؟
اومده و کلی از وقت بنده را میگیره Halo2
جدا اونهایی که مثل من بازیهای کامپیوتری دوست دارن میدونن من چی میگم. این بازی آخر بازیه!!! مخصوصا وقتی با بقیه بصورت زنده بازی کنی..
یا مثلا هزار و یک کار الکی دیگه که حالا گفتنش هم فایده نداره..
در این مدت پیشرفتهای زیادی داشتم!! مثلا خیلی کم اخبار میخونم یا گوش میدم.. چون اعصابم خورد میشه.. فرقی نمیکنه مربوط به ایران باشه یا امریکا.. هر دوتاش اعصاب خورد کنه.. واسه همین فعلا یه مدتیه که بیخیال این چیزها شدم.. البته نمیدونم چقدر دوام داشته باشه.. اگه مثل کارای دیگه ام باشه که چشمم آب نمیخوره.. یکیش همین سیگار کشیدن.. 8 ما سیگار نکشیدم و کلی هم پز دادم... حالا باز دو سه هفته اییه که سیگار میکشم.. همه اش هم تقصیر همونیه که خودش میدونه!!!!! (اینم یکی دیگه از پیشرفتهام بود).
راستی من تا چند روز پیش نمیدونستم ماه رمضان بوده.. سر کلاس یه خانوم آمریکایی ازم پرسید که الان واسه شما رمدانه؟ من هم که اصلا به فکر ماه رمضون نبودم هی فکر کردم رمدان چیه (میدونستم اینا به رمضان میگن رمدان. اما اون موقع اصلا به یادش نبودم) .. بعد از چند دقیق تازه دوزاریم افتاد چی رو میگه.. گفتم آره . فکر کنم.. خلاصه اینکه عید همه مبارک..ما که روزه بگیر نیستیم ولی خوب تبریک گفتن عید را دوست داریم!حالا هر عیدی میخواد باشه. اتفاقا دیشب تو خواب کلی زولبیا بامیه خوردم.. الان چند سالی هست که زولبیا نخوردم.. یادش بخیر... چه خوشمزه بود ولی!! به این میگن رویای شیرین.