3/31/2003

اين بلاگر امشب چه مرگشه؟؟؟

سلام...
کلي تو اين يه هفته گرفتار بودم.... گرفتاري الکي البته...
به هر حال فعلا واسه خالي نبودن عريضه هم که شده اينو مينويسم...... تا بعد...
در ضمن.. مرسي !! خودت مي دوني که.... تو را مي گم..!!

3/21/2003

TIP:
How do you get your girlfriend to scream real loud while you're having sex?
call her from where you are at!!! Ho ho!!!!

3/20/2003

سال نو مبارک
اميدوارم اين جنگ لعنتي هرچه زودتر تموم بشه..
خدا هم هرچه زودتر يه ذره عقل و يه کمي وجدان بده به اين بوش و دار و دسته اش...
صد سال به اون سالها
به سالهايي که از جنگ و مصيبت خبري نبود
که به اسم آزادي و صادر کردن آزادي مردم دنيا را نميکشتن..
يه روزايي بود که يه عده بودن ميخواستن اسلام صادر کنن... حالا هم روزهايي هست که يه عده ديگه پيدا شدن ميخوان آزادي صادر کنن..
عجب دنياييه.
عيد همگي مبارک.

3/17/2003

سايت ياهو بدليل علاقه وافر بنيانگزاران اين کمپاني به فرقه درويشي.. به اين اسم نامگذاري شده!!!!!
نه.. واقعيتش اينه.. ياهو مخفف اين جمله هست..
Yet Another ‌Hierarchial Officus Oracle
يعني اينکه هنوز سلسله ديگري از مشاوران وجود دارند!

3/16/2003

گاهي وقتها مثل الان هوس يه چيزهايي ميکنم که نگو... هوس خونه امون.. و اون درخت چنار بزرگ تو حياط .. غروبهاي تابستون که پدرم حياط خونه را آب پاشي ميکرد..
بشينم توي ايوون خونه...خونه خودمون.. زير همون سايه درخت چنار.. ...
با همه اونهايي که دلم ميخواد باشن اونجا باهام.. اونهايي که چندين نفرشون ديگه غير ممکنه بودن باهاشون.. و خيليهاشون هم شايد ممکن باشه.. .
يکي هم باشه ويلون بزنه.... فقط ويلون.. اوني هم که از بنان و تاج ميخوند.. اون هم باشه..
عرق و ماست و خيار هم باشه...و صداي جلز ولز کباب رو منقل...
و با همه اونهايي که دلم ميخواد باشن .. مثل اون قديمها... فکر هيچي هم نباشيم.... مثل همون قديمها.. همون موقعهايي که زندگي کشک بود.. همون موقعهايي که اصلا به فکر آينده و اين حرفها نبوديم..دغدغه خاطرمون فقط امتحان بودش..انتظار صداي زنگ تلفن بود وسط بزم دوستانه ...و اين که خونواده کي از مسافرت بر ميگردن...
واقعا دلم هواي همون خوشيهاي الکي را کرده.... همون روزهايي که الکي گذروندم و حالا حسرتش را ميخورم.. حسرت اينکه چرا الکي گذروندم.. چرا ازش استفاده درست و حسابي نکردم.. اما ميدونم اگر ميتونستم برگردم به اون موقعها.. باز هم همون طوري ميگذروندم... همون طوري الکي..
.اصلا شايد هم الکي نبوداصلا.. اگه بيخود بود و الکي پس چرا هنوز گاهي دلم هوس همون روزها را ميکنه؟

3/13/2003

به قول دوست شاعرم:
به اندازه بود بايد نمود..
ولي نه
بايد نمود
کمتر ز بود.

زين بعد... کمتر واسه هم خالي بندي کنيم.

3/07/2003

نزديک عيده گفتيم يه خونه تکوني کرده باشيم....!!

3/06/2003

خوب باز هم محرم اومد و عزاداري واسه امام حسين ..
داشتم فکر ميکردم اگه امريکا به عراق حمله کنه که احتمالش هم کم نيست و صدام حسين را توي بغداد محاصره کنه ... و خلاصه صدام را مظلومانه به هلاکت برسانند!! اونوقت يه حسين ديگه هم در ماه محرم نزديکيهاي همون کربلا به دست کفار امريکايي از تبار يزيد بن معاويه کشته خواهد شد.. امام حسين را اهل کوفه تنهاش گذاشتن. اين صدام حسين را هم فرانسه و اينها.. تنهاش ميزارن...
نه اينکه امام حسين را با صدام مقايسه ميکنما..(يا برعکسش صدام را با امام حسين مقايسه ميکنم!).. نه..چون من تو اين کارها سررشته ندارم... فقط از نظر شباهت اسم و شباهت ماه وقوع جنگ و محلش اين به فکرم رسيد...
يه چيز ديگه.. يادمه چندين سال پيش که دبستان ميرفتم .. روي يکي از ديوارهايي که من هر روز تو راه مدرسه از جلوش رد ميشدم با يه خط کج و معوج با اسپري نوشته بودن: صدام به معني صد تا دام!!! کاش ميفهميدم اين نابغه اي که اين کشف را کرده و رو ديوار نوشته بود کي بوده!!


بدون شرح

سر کاری نیست!

اگر خواستین دمای هوا را بدون داشتن دماسنج بدونین راحتترین راهش استفاده از صدای جیرجیرکهاست!!
در مدت چهارده ثانیه تعداد جیرجیرهای جیرجیرک را بشمارین و چهل تا بهش اضافه کنین. دمای هوا ( به فارنهایت ) را به دست میارین..
البته این روش بیشتر در مناطق جیرجیرک خیز و البته در تابستونها کاربرد داره!
یه مطلب جالب دیگه:
تنها صدایی که انعکاس نداره صدای غازه!! دلیلش هم معلوم نیست!

3/04/2003

.....

3/03/2003

حيفم اومد به اين آهنگ لينک ندم. از گردون...
Bertie Higgins---Casablanca
I fell in love with you watching Casablanca
Back row at the drive in show in the flickering light
Popcorn and cokes beneath the stars
Became champagne and caviar
Making love on a long hot summer night

I thought you fell in love with me watching Casablanca
Holding hands neath the paddle fans
In Rick's candle lit cafe
Hiding the shadows from the spots
A rocky moonlight in your arms
Making magic in the movie in my old Chevrolet

Oh a kiss is still a kiss in Casablanca
But a kiss is not a kiss without your sigh
Please come back to me in Casablanca
I love you more and more each day as time goes by

I guess there're many broken hearts in Casablanca
You know I've never been there so I don't know
I guess our love story will never be seen
On the big wide silver screen
But it hurts just as bad when I had to watch it go

شبی با خودم
ساعت 1 بعد از نیمه شبه. امشب از سر شب حالم گرفته. شایدم ازامروز صبح. نمیدونم. آره فکر کنم از صبح شروع شد. یه مکالمه تلفنی اول صبح با یه نفر که حرفهاش همه اش بوی گند دروغ میده. یا شاید هم نه. من اینطوری فکر میکنم. بعدش چی؟ بعدش مهم نیست. یه جورایی گذشت تا سر شب. باز هم یه مکالمه تلفنی دیگه بایه نفر دیگه که این یکی هم مثلا میخواد احوال پرسی کنه. اون هم درست وسط نیگاه کردن اون فیلمی که دوست دارم. و بدتر با حرفهاش و کارهاش حالم را میگیره. بیچاره خودش هم نمیدونه.
میام سراغ کامپیوتر. برم شاید حداقل نازینا آنلاین باشه. بدشانسی اون هم نیست.الان حتما خوابه.. حداقل اون بود حالم بهتر میشد.
بعد از مدتها تصمیم میگیرم یه سی دی گوش بدم
میخوام اولین سی دی که اومد دم دستم بزارم گوشش بدم... فرامرز اصلانی. . اصلا الان تو مودش نیستم. اما خوب تصمیم تصمیمه دیگه..
این کامپیوتر بد مصب هم معلوم نیست امشب چه مرگشه.. همش گیر میکنه.. سیگار میخوام..سیگارام هم تموم شده... یه سیگار برگ دارم اما... فکر کنم... اه. کی سیگار برگ دلش میخواد....
فرامرز اصلانی هم کماکان داره ناله میکنه.. اما بد هم نیست انگار..
از اون شبهاست امشب..
اصلا هم خوابم نمیاد امشب...
حداقل یه کم این سی دی از حالت ناله در اومد..
کاش یه آبجو داشتم الان.. ولی نه.. نصف شبی کی آبجو میخوره آخه...من!
اینو دوست دارم..
من از این خسته ام که میبینم
تیرگی هست و شب چراغی نیست
پشت دیوارهای تو در تو
هیچ ...... .....
اه این قسمتش را نفهمیدم چی میگه..معلوم نیست چی میگه ...
بهتره برم...

3/02/2003

با تو حكايتي دگر
اين دل ما به سر کند
شب سياه قصه را
هواي تو سحر کند