12/31/2002

اصولا من به ورق بازي خيلي علاقه دارم. خيلي از بازيها هم که با ورق (همون پاسور) هست را بلدم. تو ايران که بودم بيشتر وقتها جمعه ها صبح قرار حکم زدن داشتيم. عجب حالي هم ميداد. ميرفتيم باغ توي ايوون باغ پتو پهن ميکرديم. يه درخت بزرگ آلوچه هم جلوي ايوون بود.توي اين درخته را آب ميپاشيديم طوري که وقتي يه کم باد ميومد اين درخت ميشد يه کولر گنده طبيعي واسه اين ايوون ما. چايي روي آتيش هم که خوب معلومه چه طعم خوبي داره. خلاصه برنامه صبحهاي جمعه تا ظهر ما همين حکم زدن بود.
از بين انواع مختلف بازيهايي که من از اين 52 تا ورق کذايي بلدم فکر کنم بهترينش پوکر باشه. پوکر را من البته مدت زيادي نيست که ياد گرفتم. اما واقعا بازيه قشنگيه.
فردا شب که به مناسبت شب سال نو ميخوام يه حالي به خودم بدم و برم کازينو و يه دل سير پوکر بازي کنم. يه صد دلاري ناقابل گذاشتم کنار واسه فردا شب!! (خدا کنه نبازمش اگه نه تا يه هفته احتمالا خوابم نميبره!!)
اما اين کازينوها با اين همه دنگ و فنگ و زرق و برقشون و با اين همه نوشيدنيهاي رنگ و وارنگي که واست ميارن (تا وقتي که داري بازي ميکني) اصلا اون صفا و با حالي همون ايوون باغ با اون کولر درختيش! و اون چاييهاي دودي را نداره.