9/18/2003

زندگی دایره ایست از بچه گی تا بچه گی...

9/15/2003

بالاخره یه بار خیلی خیلی بزرگ دیروز از روی دوشم برداشته شد...
خیلی شهامت میخواست... خیلی... گفتن اون حرف..... همه شهامتی که توی خودم سراغ داشتم را جمع کردم و بهش گفتم... و بعدش هم تموم...
البته عواقبی هم خواهد داشت این کار... اما مهم نیست...دیگه بعدش هیچی مهم نیست...

9/10/2003

تو مطب دکتره روی در اتاق آقای دکتر.. این نوشته شده بود:
زندگی لحظه ایست که بین دو هیچ میشکفد!